محیا جانمحیا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
دوقلوهامهنیا ومهستا دوقلوهامهنیا ومهستا ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

برای نازنین دُخترانم

24/ اسفند/ 90

صبح بخیر امروز تو مهد عکاس میاد و من هم لباس نوت رو آوردم تا بپوشی.. امیدوارم مثل سری قبل عکسای خوبی بگیری.. خدا بخواد فردا عازم میشیم و امیدوارم همه چی خوب باشه.   من که نمیدونم چرا دلم گرفته.. شاید جمع شدنها کنار هم یاد کسایی رو که نیستن بیشتر خالی میکنه.. بخصوص که تولد خاله جون اول فروردین بود و همش موهای خوشگلشو رنگ میکرد و تو تولدش از بس برامون با ادا میرقصید خسته میشد ..چه پاک و مهربون و معصوم بود.. خاله جون سی و دومین بهار زندگیتو ندیدی و رفتی.. و محیای عزیزو که برای اومدنش بی تابی میکردی  دیگه نمیتونم بنویسم بگذریم، این هم چند تا عکس از امروز صبح پرنیا که بعد رفتن مامانش دوست نداشت بره...
8 فروردين 1391

26 اسفند 90

صبح بسختی بیدار شدم و کنی اتاقی که توش لنگر انداختیم ( خاله جون وحیده ) رو مرتب کردم و بعدش هم جمعه بازار.. خیلی شلوغ بود اما حال و هوای عیدشو دوست داشتم. بعدش نهارو کمی چرت و ساعت 4 حاضر شدیم که بریم جشن عبادت پریسا. اولش خواب بودی اما مهرناز و کیک و دست زدن و .. رو که دیدی حالت جا اومد. اونجا هم شورت آزمایشی پات بود و پوشکت نکردم و کیمی بهت دوتا بادکنک جایزه داد. یه مسواک هم پریسا داد. بابایی هم با زنگ و اس ام اس پیشرفت پروژه رو دنبال میکنه...خلاصه کلی خوش گذشت بهمون بگمونم به اون هم خونه مامانیش بد نگذره.. تا برگشتیم خونه دوباره خوابیدم. تا الان که برای شام بیدار شدم. میایم شمال همش کسلم. شبا هم شما بهونه گیری و گریه...
8 فروردين 1391

25 اسفند 90

صبح زود از خواب بیدار شدیم و ساعت 7 آماده حرکت بودیم. یازده صبح رسیدیم بابل. تو راه فقط یکساعت خوابیدی. ازونجایی که هیچوقت صبحها حرکت نمیکردیم، اینبار متفاوت بود. تو یه دور پیچ جاده، ماهیت از شیشه افتاد و بابایی رفت براش آب گرفت. بعد نهار رفتم آرایشگاه و تا  7شب طول کشید. بعدش خیاطی و ... شما هم امروز کاملا پوشک نشدی. فعلا که دم عیدی گندکاری اساسی رو فرشا نداشتی. اما هنوز هم مشرف به قضیه نشدی. اکیدوارم هرچه سریعنر پروژه رو به پیشرفت بره.. شب اونقدر خسته بودیم که با اینکه همه جمع بودند من و شما خوابیدیم.. ...
8 فروردين 1391

و عید آمد

    نمادهای سفره هفت سین سیر: سیر گیاهی است گندزدا. و نمادی است برای سلامتی و تندرستی . سماق: چون به رنگ خورشید به هنگام طلوع است نمادی است برای از بین رفتن شام تیره و طلوع صبح صادق.   آیینه: نمادی از وجدان و بازتابِ اندیشه، گفتار و کردار آدمی‌ می‌باشد. سنجد: میوه درخت کنار به نشانه عشق زیرا معتقدندکه وقتی کنار به حد رشد خود رسید ،رایحه آن و میوه آن باعث عشق مردم به یکدیگر می گردد. سرکه: در روایت است که چون درست شدن سرکه زمان طولانی نیاز دارد و صبر زیادی را می طلبد. بنابراین سرکه نمادی است برای صبر. سیب: نمودار‌ِ راز و رمز عشق و دلدادگی و بارور...
8 فروردين 1391

تقویم 91 برای محیا گلی

فصل بهار: البته دست پریسا جون درد نکنه با آموزشهای خوبش.. و تقویم محیا رو تو سایتشون میتونید ببینید http://noruz1391.niniweblog.com/post324.php چون اینجا مجبور بودم سایزشو کوچیک کنم یه خرده کیفیتش بد شد..مناسبتهای مهم خودمون هم رو وارد کردم.. و اما بقیه فصلها در ادامه مطلب:   تابستان: پاییز: و زمستون: ...
8 فروردين 1391